نقش حافظه در درد

دقیقاً مشخص نیست، اما کارشناسان نتگام می گویند که بین حافظه و درک درد رابطه وجود دارد.

هر بار که تجربه‌ای را به یاد می‌آوریم، لزوماً نورون‌ها و شبکه‌هایی را که در حین ایجاد حافظه فعال می‌شدند، دوباره فعال می‌کنیم.

شرکتی که به افراد کمک می کند بهترین شیوه های مبتنی بر مغز خود را توسعه دهند تا بتوانند پیشرفت کنند.

این همچنین به این معنی است که هر بار که ما به یاد می‌آوریم و تجربه می‌کنیم، آن را به عنوان یک مجموعه جدید و متفاوت از نورون‌ها اصلاح می‌کنیم

و شبکه‌ها نیز در حال فعال شدن هستند زیرا یادآور لزوماً در مکان و زمان متفاوتی قرار دارد.

در نتیجه، می‌توان ارتباط‌های عصبی جدیدی بین تجربیات قدیمی و جدید ایجاد کرد.

به همین دلیل است که حافظه در منابع عمومی قابل اعتماد بسیار غیرقابل اعتماد است، اما به ویژه زمانی که خاطرات احساسی هستند.

یکی از ابزارهای زیادی که در دسترس من است، آرامش عمیق با تصاویر هدایت‌شده است.

از آنجایی که خاطرات دلپذیر به میان می‌آیند، یادآوری چیزی که من آن را روایت کوچک می‌نامم، یا خاطره‌ای از یک رویداد یا موقعیت از گذشته که احساسات خوشایندی را در زمان حال برمی‌انگیزد

می‌تواند به آسانی به بیمار این امکان را بدهد که تمرکز شدیدی بر روی جسم داشته باشد. گورفینکل گفت: افکار و احساسات حسی و عاطفی برای یک دوره زمانی.

هرچه یک فرد بتواند آن احساسات، افکار و احساسات را با وضوح بیشتری برانگیزد

به طور مؤثرتری شروع به رقابت با درد، ترس، اضطراب و رنج ناخوشایند مرتبط با وضعیت فعلی خواهد کرد. این نوع تکنیک جدید نیست.