فعلا چراغ شبکه نمایش خانگی روشن و این بازار پررونق است و در دورانی که با تاخت و تاز مداوم کرونا امنترین انتخاب ممکن برای مردم همچنان حضور در خانه است، ساخت و پخش سریالهای تازه به بساط این سرگرمی دامن میزند. نکته جالب اینجاست که هرچه جلوتر میرویم، در روایات و ژانر و موقعیتهای داستانی سریالها تنوع بیشتری میبینیم و این بار نوبت به یک کمدی تاریخی با عنوان قبله عالم رسیده است.
قصه
«مادر جان! این همه زن را مرخص بفرمائید تا اندرونی کاخ اندکی خلوت شود. پدرسوختهها مِضمون کوک میکنند قبله عالم را هوسباز جلوه دهند!» این خلاصه داستان رسمی منتشر شده از سریال است که بنا به سنت رایج در سینما و تلویزیون ایران تقریبا کمک چندانی به مخاطب برای سر درآوردن از قصه نمیکند؛ ولی برای پی بردن به فضا و لحن قصه میتواند موثر باشد.
داستان در دربار ناصرالدینشاه اتفاق میافتد که به لطف فیلمها و سریالهای ایرانی، احتمالا مشهورترین چهره سلسله قاجاریه است؛ که خود قاجاریه نیز در باور عمومی بهعنوان نماد ناکارآمدی و خیانت ملی شناخته میشود. اینکه چنین باوری چقدر با حقایق تاریخ جور درمیآید و چقدر زاییده تبلیغات و خوانشهای جهتدار در دورههای تاریخی بعدی است، بحث ما نیست. تا همین حد شناخت از قاجاریه کفایت میکند که بدانیم روی کار آمدن این سلسله در ایران همزمان است با آغاز مدرنیسم در اروپا و آمریکا و در زمانهای که مملکت باید گامی روبهجلو برمیداشت، در چنبره طبقه اشراف و حاکمانی قرار گرفت که برای حفظ موقعیت و جایگاه خود ابایی از عقبماندگی و به باد رفتن منافع ملت نداشتند. جدای از این، از نظر زیباییشناسی و سنتهای نمایشی نیز قاجار نقطه پیوند بین ایران معاصر و کهن است و همین باعث شده که همیشه در فیلمها، سریالها و حتی رمانهای ایرانی دورهای مناسب برای بیان کنایههای ریزودرشت به موقعیت روز باشد. از سوی دیگر، حرمسرای ناصرالدینشاه و افسانههای متعددی که پیرامون آن وجود دارد، یکی از فانتزیهای پنهان ایرانیان، علیالخصوص مردان ایرانی است.
بنا به گفتهها و شنیدهها، سریال قبله عالم در قالب یک روایت فانتزی سعی کرده تا روی همین دو جنبه آشکار از قاجاریه برای مردم مانور دهد و ماجرایی خیالی را با محوریت ناصرالدینشاه و بعضی از اشخاص حقیقی پیرامون او روایت کند.
شوخی با تاریخ
وقتی صحبت از درامهای تاریخی میشود، مخاطب عادت کرده به دیدن لباسهای پر زرقوبرق، گریمهای سنگین و شنیدن دیالوگهای کتابی و پرطمطراق. حالا در بحث سریالهای تاریخی ایرانی، باید رویکرد ایدئولوژیک قالب بر تولیدات رسانه ملی را هم اضافه کنید که همواره هدف مشخصی را از بازخوانی و بازگویی تاریخ دنبال کرده؛ درنتیجه تاریخ برای مخاطب به صورت ناخودآگاه با پیشفرض جدی بودن همراه است. اما نکته اینجاست که در کمدی تاریخی، قضیه فرق میکند.
وقتی صحبت از کمدی تاریخی میشود، با دو رویکرد عمده مواجهیم. در حالت اول، قرار نیست که چیزی از روایتهایی تاریخی به هجو کشیده شود و هیچکدام از قراردادهای نمایشی شکسته شود، بلکه هدف پیدا کردن موقعیتهای تناقضآمیز در دل تاریخ است که شاید کمتر به ذات مضحک آن توجه شده. در این دسته مثلا میشود مرگ استالین اثر آرماندو یانوچی یا سوگلی اثر یورگوس لانتیموس را مثال زد که کمدی را از دل موقعیتهای تاریخی و در عین پایبندی به قراردادهای نمایشی ژانر استخراج میکنند. در حالت دوم، تاریخ کاملا به هجو کشیده میشود و این هجویه از طریق دست انداختن قراردادهای ژانر و پیشفرضها و انتظارات مخاطب نمود پیدا میکند. شاخصترین اثر در این زمینه تاریخ جهان، قسمت اول ساخته جنجالی مل بروکس است که الهامبخش بسیاری از کمدیهای مابعد خود نیز بوده است.
شواهد و قرائن حاکی از آن است که سریال قبله عالم در عین شباهت ظاهری به یک اثر تاریخی فاخر، عملا به سمت یک هجویه پیش میرود و به دلیل رویکرد فانتزی خودش بارها و بارها از دایره حقایق تاریخی خارج خواهد شد تا شوخیهایش را به سرانجام برساند. مسلما حامد کمیلی، شقایق دهقان و هادی کاظمی در نقش چهرههای شاخص دربار ناصری، قرار نیست که تجربیات شاخص و کلیشههای نمایشی مربوط به دوره قاجار را تکرار کنند و انتخاب آنها با هدف نزدیک شدن به شکلی از یک پارودی مد روز صورت گرفته است.
نظرات کاربران